رنگارنگ
<$BlogPageTitle$>
About




سلام به وبلاگ ما خوش اومدین لطفا نظر بزارین اگه نظر ندید خیلی ناراحت میشیم با همه تبادل لینک میکنیم بی معرفت نباشین و همیشه سر بزنید ..... حالا از وب دیدن کنید ....

leave some drops.

Archive


Category


♥(ˆ⌣ˆԅ)

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->



Alternative content


چترفراموشی

کــد کــَج شــُدَنِ تَصــآویر

کلبه تنهایی من

♪ پانوق ما دوتا ♪

میسی عکاس

میسی عکاس


parsskin go Up

Up Page


Pink Transparent Star آيکـُن هاي ِ دختره

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آیکـــون هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

آیکـــون هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

دخترونه & پسرونه

دخترونه & پسرونه

ترول lol

 ترول جدید آبان 91


برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, | 17:22 | ترنم |

اینم ریشه پ ن پ

 

 

 

 

 

مقبره شهر,مقبره,پ ن پ,پ نه په,یوسف و زلیخا


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, | 16:49 | ترنم |

مدل های مختلف دخترا

 

مدل های مختلف دختر!!

 

این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد و قصد توهین به دخترخانم های محترم را ندارد.

1- مدل جنتلمن( از نوع woman): خدا را شکر بین این همه مدلهای عجیب و غریب یه عده از دخترا ( که واقعا معدودن) هم هستن که علاوه بر اینکه مد روز و تحصیل کرده هستند خودشونو گم نکردن و فارغ از سرگرمی های الکی تو زندگی دنبال پیشرفتن!

 

2- مدل نازنازی: این مدل کار و زندگیشون با دوستا بیرون رفتن و تلفن و چته و تا 50 سالگی تو اتاق عروسک نگه می دارن. فعالیتهاشونم شامل: خریدن هر چیز مد روز و به باد دادن پولای باباجون هست!!

 

3- مدل اجتماعی: این عده بیشتر شامل دخترای فمینیسته که عاشق شرکت تو فعالیت های اجتماعین. ولی وسط همون کارها هم تا یکم کار جدی بشه دادشون در میاد که بابا ما خانومیم این قدر کار سخت بهمون ندین!

 

-4مدل مرد ذلیل: این مدل که در حال انقراضن عاشق شوهر کردن و بشور بسابن! (به علت کمیاب بودن این مدل نتونستم اطلاعات بیشتری در موردشون پیدا کنم.

 

5- مدل مامانم اینا: این مدل دخترای محبوب مادراشونن و همه کاراشونو با نظر مادراشون انجام میدن. خیلیهاشونو میشه تو گروه خرخونا که پایین توضیح میدم هم پیدا کرد.

 

6- مدل ضد پسر: این مدل یه جورایی همه فکر و ذکرشون اینه که یه پسرو ضایع کنن و تا یک سال این اتفاق خجسته رو واسه دوست و آشنا تعریف کنن.....

 

7- مدل خرخون: این مدل تو زندگی فقط یه کار بلدن اونم درس خوندنه. تو بحرشونم که بری میبینی از خیاطی بگیر تا گواهینامه زیر دریایی رو گرفتن ولی پای عمل که برسن هیچی بلد نیستن.

 

8- مدل روشنفکر: این مدل خودشونو عقل کل میدونن و عشق شرکت تو کلاسهای مختلفن. از یوگا بگیر تا مدیتیشن و .......


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, | 16:48 | ترنم |

اعتراف های تکان دهنده(طنز)

 

 

اعترافهای تکان دهنده طنز, اعتراف

وقتی پدرم روزنامه میخونه روزنامه رو وسط آسمون و زمین تو هوا جلوی صورتش نگه میداره، اعتراف میکنم بچه که بودم یواشکی میرفتم پشت روزنامه طوری که پدرم منو نبینه و با مشت چنان میکوبیدم وسط روزنامه، پاره که میشد هیچ، عینکش می افتاد و بابا کل مطلب رو گم میکرد. کلاً پدرم 30ثانیه هنگ میکرد. بعد یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکرد و حرص میخورد. اما هیچی بهم نمیگفت و من مانند خر کیف میکردم. تا اینکه یه روز پدرم پیش دستی کرد و قبل از من روزنامه رو کشید و با داد گفت: نکن بچـه. منم هول شدم مشت رو کوبیدم تو عینکه بابام. عینک شکست. من 5 روز تو شوک بودم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم تا سنه 13-12 سالگی تحت تاثیر حرفای مادربزرگم که خیلی تو قید و بند حجاب بود با روسری می‌شستم جلوی تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت میکشیدم. زیاد میخندید فکر میکردم بهم نظر داره!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دلم میخواس یه جوری داداش کوچیکمو سر به نیس کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم آقاهه که میدونس چه فسقل مشنگیم بجاش آرد بهم داد منم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن یهو گریه‌ام گرفت! با چشای خیس تا ته غذامو خوردم ک همه با هم بمیریم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ای دی اس ال رو برا مادربزرگم توضیح بدم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم راهنمایی که بودم به شدت جو گیر بودم، همسایگیمون یه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز میومد و جلو در خونش سر و صدا راه مینداخت، خیلی دلم واسه خانومه میسوخت. یه روز که طرف اومده بود عربده کشی، تصمیم گرفتم که برم و جلوش در بیام. رفتم تو کوچه و گفتم آهای چیکارش داری؟ یارو یه نگاه بهم انداخت و یه پوزخندی زد و به کارش ادمه داد، منم سه پیچش شدم، وقتی دید من بیخیالش نمیشم گفت اصلا تو چیکارشی؟ منم جوگیر، گفتم لعنتی زنمه!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

سوار اتوبوس شدم، رفتم تو، قسمت آقایون پیش یه آقایی نشستم و از خستگی خوابم برد، نزدیک مقصد دیدم زانوم درد میکنه فهمیدم آقایه کناری 3-2 بار با کیفش کوبیده تو پام تا بیدارم کنه چون میخواست پیاده بشه و من جلوش رو گرفته بودم، خیلی شاکی نگاش کردم، راننده هم بالا سرم بود. آقاهه گفت : ببخشید خانم 5 بار صداتون کردم نشنیدین، ترسیدیم. اعتراف میکنم برای اینکه ضایع نشم که مثل خرس خواب بودم وانمود کردم که کَر هستم و با زبون کر و لالی و طلبکارانه عصبانیتم رو نشون دادم، مرد بیچاره اینقدررررر ناراحت شده بود 10 دفعه با دست و ایما و اشاره از من معذرت خواهی میکرد!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!! می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت آقا این بچس سگ نیست! طرف بابای بچه بود!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن..

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

به مامانم می‌گم می‌خوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ می‌گه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر.......!!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

و یك تجربه دردناك كه برا خودم اتفاق افتاده هیچ وقت به رنگ قرمز و آبی رنگ شیر توالت اعتماد نكن!!!!!!!!!
منبع:topjoke.ir



 


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, | 16:45 | ترنم |

معنی کامت های دخترانه

 

معنی کامنت های دخترانه, مطالب طنز و خنده دار

 

ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!

ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!

ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!

ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!

ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!

ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!

ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!

ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ = ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﯼ!

... ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ = ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻣﻮ ﺑﮑِﺶ!

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻻﻻ = ﺑﻬﻢ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮ!

ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟ = ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!

ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!

ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ = ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮ!

ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ = ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ!

ﻫﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺘﯽ = ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ!

ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ = ﺗﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ!


برچسب‌ها: <-TagName->
سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:, | 16:5 | ترنم |

نقش سر نشین کنار راننده در ایران!
نقش سرنشین کنار راننده در ایران ! (طنز) www.taknaz.ir



1- کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی

2- دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی

3- تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفن است

4- تیکه انداختن به عابرین پیاده

5- جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها

6- فحش دادن به دیگر رانندگان بخاطر رانندگی بد آنها

7- تشویق راننده برای لایی کشی

8- فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها

9- خوابیدن با صدای خروپف زیاد در جاده ها

10- ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا

11-  ... و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده ..

 


برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 1 دی 1391برچسب:, | 12:38 | ترنم |

شعر چت

 

www.parsnaz.ir - عاقبت چت کردن + طنز

شبا پیغام می دادم از برایش

 

 

 

شدم با چت اسیر و مبتلایش

 

 

 

تو اسمت را بگو، من هاله هستم

 

 

 

به من می گفت هیجده ساله هستم

 

 

 

ز دست عاشقی صد داد و بیداد

 

 

 

بگفتم اسم من هم هست فرهاد

 

 

 

کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

 

 

 

بگفت هاله ز موهای کمندش

 

 

 

ز صورت هم نگو البته زیباست

 

 

 

بگفت چشمان من خیلی فریباست...

 

 

...اسیرش گشته بیمارش شدم من

 

 

ندیده عاشق زارش شدم من

 

 

به او من کم کم عادت می نمودم

 

 

ز بس هرشب به او چت می نمودم

 

 

که باشد همسر و امید فردام

 

 

در او دیدم تمام آرزوهام

 

 

ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

 

 

برای دیدنش بی تاب بودم

 

 

که بینم چهره ی آن نور دیده

 

 

به خود گفتم که وقت آن رسیده

 

 

زمان دیدن و بوییدن توست

 

 

به او گفتم که قصدم دیدن توست

 

 

هراسان بود او از دیدنم سخت

 

 

ز رویارویی ام او طفره می رفت

 

 

گرفتم روز بعدش وقت دیدار

 

 

خلاصه راضی اش کردم به اجبار

 

 

زدم از خانه بیرون اندکی زود

 

 

رسید از راه، وقت و روز موعود

 

 

تو گویی اژدهایی بر من آویخت

 

 

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت

 

 

بدیدم زشت رویی بود آنجا

 

 

به جای هاله ی ناز و فریبا

 

 

کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

 

 

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا

 

 

بشد صد خاک عالم بر سر من

 

 

مسن تر بود او از مادر من

 

 

از آن ماتم کده مدهوش رفتم

 

 

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم

 

 

دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

 

 

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست

 

 

نیابم با چت از بهر خود همسر

 

 

به خود لعنت فرستادم که دیگر

 

 

به شعر آورد او هم آنچه بشنید

 

 

بگفتم سرگذشتم را به "شاعر"

 

 

سرانجامی نـدارد قصّه ی چت

 

 

که تا گیرید از آن درسی به عبرت

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, | 15:0 | ترنم |

صفحه قبل 1 صفحه بعد